مهمونی خدا
خاطرات عاشقانه من ونفسیم
بهترین لحظه های من زیر سایه عشق تو
درباره وبلاگ


♥بــِسْم ِاللهِ الرَّحْمن ِالرَّحیمْ♥ وَإِن یَكَادُ الَّذِینَ كَفَرُوا لَیُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْر وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِین ♥♥♥♥♥♥ به صندوقچه خاطرات من ونفسیم خوش اومدین همنفسم:مهندس عمران من:دانشجوی پیراپزشکی عمر عشقمون:از زمانی که من 14 ساله و نفسیم 16 ساله بود الانم بعد از گذشت 7سال هر روز عاشقانه تر بهم نگاه میکنیم خاطرات اینجا رو تقدیم میکنم به تنها عشق زندگیم اینستامون:_manonafasiim_



آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 45
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 46
بازدید ماه : 698
بازدید کل : 283127
تعداد مطالب : 162
تعداد نظرات : 1370
تعداد آنلاین : 1

نويسندگان
فافا

آخرین مطالب


 
پنج شنبه 20 تير 1392برچسب:, :: 1:50 :: نويسنده : فافا

عاشق این روزا شبا ثانیه به ثانیه هاشم این بی حالی صدای قار قور شکم ذوق اماده کردن افطاری چیدن سفره عاشق مهمونی رفتن مهمونی دادن دیدن قیافه بی حال ادما توی مترو اتوبوس خیابون این بی حالیا نشون میده هنوزم کسایی هستن که این ماه براشون مهمه نمیگن خدا چه نیازی به روزه ما داره این حرف ها انقد دلمو میشکنه

نفسیم خیلی خوشحال میشم از اینکه هر سال ماه رمضون مثل همیشه چند دقیقه مونده به افطار اس میدی میگی روزت قبول باشه برای جفتمون دعا کن یادت نره برای رسیدنمون سفارشی دعا کنیعزیزم مرسی از اینکه وقتی میرم مهمونی چندبار سرم به کمک کردن گرم بود جواب اس قبل از افطار رو ندادم با اینکه کلی نگرانم شده بودی وقتی اس دادم فقط گفتی گلم حالا که جواب دادی خیالم راحت شد برو پیش بقیه خوش بگذره خانومم راحت باش رسیدی خونه خبر بده همیشه به خودم میگم اگه من جای تو بودم کلی دلخور میشدم از اینکه یادت رفته قبل اذان همیشه بهم اس میدیم بهونه گیری میکردم که به من بی توجه شدی توام مثل همیشه با حرفات ارومم میکردی اخه دست خودم نیست به خدا دوست دارم فقط برای خود خودم باشی همه حواست به من باشه دیگه خدا نکنه یه ذره فکر کنم توجهت . انقد کم شده اونوقت میشم یه بچه لوس بهونه گیربعضی وقتا انقدر مراقبمی قشنگ احساس میکنم نی نیتممخصوصا وقتی میگم هوس یه چیزی کردم با ذوق میگی برم برای خانومم بگیرم دلش میخوادقربون دلش برم منم خجالت میکشم با خنده نگات میکنماون روزی که داشتیم قدم میزدیم گفتم تشنمه دستتو گرفتی زیر اب سرد کن تا من اب بخورم بخاطر اینکه دستام یخ نزنه دلم رو برای هزارمین بار با مهربونیات لرزوندی هستی منبهت تا حالا نگفتم که تماشا کردنت وقتی منتظرمی تا بیام چقدر شیرینه برام مثل اون روز که یادم رفته بود انگور بیارم اومدی پشت در منم بدون اینکه متوجه بشی یواشکی از پشت شیشه رفلکس در ایستاده بودم نگات میکردم اخر دلم نیومد منتظرت بزارم در باز کردم  

اینجا می نویسم تا یادم بمونه من و نفس خان یه قول هایی به خدا جون دادیم ایشالا سر قولمون بمونیم و می مونیم

عشقنامه:زندگی من ببخشید اگه چند روز کلافه بودم باز شدم یه دختر کوچولوی بد تو مثل یه بابای خوب همش ارومم کردی** قربون خودت قلب مهربونت بشم که شش دونگ فقط به اسم خودمه**



نظرات شما عزیزان:

همسری
ساعت15:43---20 تير 1392
نماز روزهات قبول باشه خانومم

به خاطر بی حوصلگیتو آروم کردن من اصلاً لازم به تشکر نبود عشقم

ایشالا همونجوری که شما دعا کردی سر قولمون به خدا می مونیمو زودتر هم بهم میرسیم
مناجات شمام قبول باشه همسرم ایشالا گلم:-*


سالی
ساعت10:03---20 تير 1392
نماز و روزه هات قبول باشه عزیزم........

ایشاا... خوشبخت باشی گلم.. این حرفا رو زدی دقیقاً یاد خودم و نفسی میفتم
پاسخ:مرسی عسیسم کچایی دختر خبری ازت نیست


سارا(روزنگار تقویم زندگی)
ساعت8:38---20 تير 1392
عزیزم نمازوروزت قبول باشه

ایشالا ما رو از دعای خیرتون بی نصیب نذارید
پاسخ:ممنون ساراجون همچنین برای شما چشم عزیزم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: